فردریک لیتون (1830-1896)
سر فردریک لیتون، نقاش، مجسمهساز و تصویرگر برجسته انگلیسی، یکی از چهرههای اصلی هنر ویکتوریایی، در خط مقدم احیای هنر نئوکلاسیک بود که در دهه 1860 در انگلستان رخ داد. تولیدات او شامل تصاویر کتاب و پرتره بود، اما او بیشتر به خاطر نقاشی اش از موضوعات یونانی و رومی، که بسیاری از آنها با طرح های رنگی غنی مانند باغ هسپریدها (1892، گالری هنری لیدی لور، نور بندر خورشید) نمونه ای از آنها را به یاد می آورند. او که بسیار پرکار بود، در موسسه Stadel در فرانکفورت و به طور خصوصی در رم آموزش دید. او زمانی که ملکه ویکتوریا اولین اثر مهم خود را خریداری کرد، در کار هنری خود به موفقیت دست یافت. برخی از منتقدان بر این باورند که - نه بر خلاف نقاش ژانر ویلیام پاول فریت (1819-1909) - چیزی که او فاقد استعداد بود، بیش از آن که با جذابیت، بینش حسی و سخت کوشی جبران کرد. او به خاطر احیای مجسمه بریتانیا با ورزشکار برنزی خود در حال مبارزه با پیتون (7-1874، لیتون هاوس، لندن) اعتبار دارد.
لیتون تحت تأثیر استادان فرانسوی و ایتالیایی قرن هفدهم، نه تنها کمک زیادی به سنت نقاشی فیگوراتیو انگلیسی کرد، بلکه حس استثنایی رنگ را نیز توسعه داد. در سال 1878 او به عنوان رئیس آکادمی سلطنتی انتخاب شد و در سال 1896 تنها نقاش انگلیسی بود که تا کنون به عنوان همتای خود ساخته شده است. برخی از منتقدان او را هنوز به عنوان یکی از بهترین نقاشان انگلیسی دوران ویکتوریا میدانند - عکسهایش از طریق فروش چاپهای تولید انبوه محبوبیت زیادی پیدا کردند - و یکی از مجسمهسازان قرن نوزدهم در کشور بسیار مورد توجه قرار گرفت. یکی دیگر از هنرمندان انگلیسی قرن نوزدهم که نقاشی و مجسمه سازی را با هم ترکیب کرد، سر ادوین لندسیر (1802-1873) است که بیشتر به خاطر نقاشی هایش از سگ ها و شیرهای برنزی در پایه ستون نلسون در میدان ترافالگار لندن شناخته می شود.
آموزش هنری
لیتون در اسکاربرو، یورکشایر به دنیا آمد. پدرش پزشک سابق خانواده سلطنتی روسیه در سن پترزبورگ بود و ثروت خاصی جمع کرده بود. لیتون ارشد از حرفه پسرش به عنوان یک هنرمند با دادن کمک هزینه برای بیشتر عمرش به او حمایت کرد. لیتون درباره خانوادهاش نوشت: «والدینم مرا با هر امکاناتی برای یادگیری طراحی احاطه کردند، اما به شدت از ایده تبدیل شدنم به یک هنرمند تمام وقت رد کردند، مگر اینکه بتوانم برجسته باشم». تشویق او از سنین پایین شروع شد. در سال 1840 در رم طراحی را آموخت. هنگامی که خانواده اش سپس به برلین نقل مکان کرد، او در کلاس های آکادمی شرکت کرد. در سال 1843 او به مدرسه فرانکفورت فرستاده شد و زمستان 1844 را در فلورانس گذراند، جایی که آینده او به عنوان یک هنرمند تعیین شد. او در فرانکفورت با سنتهای آکادمیک دقیق در مؤسسه Stadel، نزد نقاش ناصری ادوارد یاکوب فون اشتاینله (1810-1810) آموزش دید. گروه ناصری نقاشان رمانتیک آلمانی قرن نوزدهم بودند که هدفشان احیای سادگی و زیبایی هنر مسیحی بود. این جنبش بر جنبش انگلیسی پیش از رافائلی تأثیر گذاشت.
لیتون برای اخذ مدرک در دانشگاه کالج لندن به انگلستان بازگشت و پس از آن به ایتالیا نقل مکان کرد و در Accademia di Belle Arti تحصیل کرد. او که به زبانهای آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی تسلط داشت، به راحتی میتوانست در این قاره شغلی را دنبال کند، اما مسیر موفقیت در کشور زادگاهش گذاشته میشد. در سال 1855، در حالی که هنوز در رم بود، اولین نقاشی رنگ روغن مهم خود را اجرا کرد، مدونای مشهور سیمابوئه در صفوف خیابان های فلورانس حمل می شود. در همان سال در آکادمی سلطنتی نمایش داده شد و چنان حسی ایجاد کرد که توسط ملکه ویکتوریا خریداری شد. پس از این، نه بر خلاف لارنس آلما تادمای معاصرش (1836-1912)، هدف اصلی زندگی لیتون، تحقق چشم اندازهای زیبایی بود که توسط اسطوره و تاریخ کلاسیک پیشنهاد شده بود.
شغل بالغ
اگرچه اکنون شهرت او در انگلستان تضمین شده بود، لیتون اکنون به پاریس نقل مکان کرد و در آنجا پنج سال در آنجا ماند. در آنجا، او بر اساس استادان فرانسوی و ایتالیایی قرن هفدهم، حس رنگی را تقویت کرد. او به موضوعات کلاسیک علاقه نشان داد که در ابتدا از نظر عاطفی پرتنش بودند، مانند اورفئوس و اوریدیک (1894، گالری هنری لیتون هاوس، لندن). به تدریج موضوع بیعلاقهتر شد. در سال 1860 او به لندن بازگشت و در آنجا با اخوان پیش از رافائلی (تاسیس در 1848) ارتباط برقرار کرد. این جنبش توسط ویلیام هولمن هانت (1827-1910)، همراه با جان اورت میلایس (1829-96) و دانته گابریل روستی (1828-1828) پایه گذاری شد. این گروه آنچه را که به نظر آنها رویکرد مکانیکی هنرمندان مانریست که پس از رنسانس عالی رسیدند را رد کردند. آنها همچنین بر این باور بودند که ژستهای کلاسیک نقاش رنسانس رافائل (1483-1520) بهویژه تأثیرات مخربی بر هنر داشته است، از این رو پیش رافائلیت نامیده میشود. در لندن، لیتون در سال 1868 یکی از همکاران آکادمی سلطنتی و در سال 1878 رئیس جمهور شد.
مجسمه سازی
مانند چندین نقاش دیگر آن روز، به ویژه جورج فردریک واتس (1817-1904)، لیتون نیز چند قطعه مجسمه را اجرا کرد. بنابراین در سال 1877 او کشتی ورزشکاران را با پیتون حک کرد که در آکادمی سلطنتی به نمایش گذاشته شد و در آن زمان تصور می شد که رنسانس جدیدی را در مجسمه سازی بریتانیا افتتاح می کند. او همچنین مجسمه تنبل (1886) را با شایستگی یکسان، و همچنین هشدارهای بی نیاز (1886) ساخت، مجسمه جذاب دختری برهنه که از بالای شانه خود به قورباغه نگاه می کند.
دیگر مجسمه سازان مهم قرن 19 عبارتند از: Honore Daumier (1808-1879)، آگوست پریو (1809-1879)، آلفرد استیونز (1817-75)، ژان باپتیست کارپو (1827-1875)، فردریک-آگوست بارتولدی (10)34-10 (10) .
جنبش زیبایی شناختی
لیتون همچنین با جنبش زیباییشناسی در بریتانیا در طول دهههای 1870 و 1880 مرتبط بود. شعار آن برای احترام به زیبایی ناب در هنر و طراحی، «هنر برای هنر» بود. در نقاشی، در آثار ویسلر امپرسیونیست فقید (1834-1903)، نئوکلاسیکیست آلبرت مور (1841-93) و لیتون نمونه ای از آن بود.
لیتون هاوس
در سال 1864 لیتون یک قطعه زمین در هالند پارک جاده لندن خرید و کار بر روی یک خانه جدید را آغاز کرد. خانه به یک پیشرفت مهم برای او تبدیل شد، اواسط حرفه. این ساختمان توسط معمار جورج آیچیسون (1825-1910) طراحی شده است، این ساختمان از بیرون آرام به نظر می رسد، اما در داخل به شدت تزئین شده است. این خانه که امروزه مرکز بازدیدکنندگان محبوبی است، مملو از آثار هنری موزاییک و فواره هایی است که با ورق طلا پوشانده شده است. هر اینچ از خانه با کاشی های کمیاب، نمونه هایی از نقاشی شرق شناسان، فرش های ایرانی و سرامیک تزئین شده است. لیتون روزهای یکشنبه در این خانه پذیرایی های عمومی برگزار می کرد که در آن هنرمندان، موسیقی دانان، شاعران، روزنامه نگاران و اعضای خانواده سلطنتی شرکت می کردند. همانطور که میهمانان او پخش میشدند، میتوانستند آثار خود هنرمندان را به همراه استادان قدیمی مانند تیتیان (1488-1579)، تینتورتو (94-1518)، و استادان فرانسوی مدرن مانند کامیل کورو (1796-1875)، یوژن دلاکروا (1798) مشاهده کنند. -1863) و ژان آگوست-دومینیک اینگر (1780-1867). همچنین مجموعه او شامل آثار بسیاری از معاصرانش مانند سر ادوارد کولی برن جونز (1833-1898)، جان اورت میلایس، مجسمهساز و نقاش نمادگرا و پیش از رافائلی GF Watts و جووانی کاستا (1826-1903) بود. او همچنین تأثیر قابل توجهی بر هنرمندان جوانتر از جمله نقاش رمانتیک جان ویلیام واترهاوس (1849-1917) داشت.
آکادمی سلطنتی
به نظر میرسید که لیتون در نقش سفیر غیررسمی هنر بریتانیا قدم گذاشته است. پس از مرگ رئیس آکادمی سلطنتی هنر، سر فرانسیس گرانت، در سال 1878، تقریباً اجتناب ناپذیر بود که لیتون باید به جای او انتخاب شود. تا حدی، این هنرمند زندگی خود را در ملاء عام می گذراند، هرگز ازدواج نکرده و به وابستگی های عاشقانه معروف نشده است. خانه او حتی یک اتاق مهمان هم نداشت، زیرا او هرگز مهمان نداشت. پس از مرگش، خانه را به شورای محلی واگذار کرد و شورای محلی آن را به عنوان موزه افتتاح کرد. با هزینه 1.6 میلیون پوند، اخیراً به شکوه سابق خود بازیابی شد و در آوریل 2010 بازگشایی شد.
لیتون در سال 1896 درگذشت و در کلیسای جامع سنت پل لندن به خاک سپرده شد. او علاوه بر نقاشیها و مجسمههایش، تعداد زیادی طرح و مطالعات نفیس و همچنین تعدادی مدل طرح مومی برای پیکرههای نقاشیهایش از خود به جای گذاشت. آثار لیتون در مجموعههای بهترین موزهها و مؤسسات هنری در بریتانیا، بهویژه آکادمی سلطنتی لندن، ظاهر میشوند.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”